زندگی قطبی اسکیموها در شبه جزیره یامال، روسیه
- سایر موارد
جغرافیای روسیه یک چیز نسبتاً پیچیده است، صرفاً به این دلیل که این کشور بسیار بزرگ است. از دوران کودکی ما نامهای جغرافیایی زیادی میشنویم، اما حتی برای یک مسافر مشتاق، نشان دادن یک شهر یا منطقه خاص روی نقشه روسیه یک چالش است.
کمربند جغرافیایی “جنوب/شرق” روسیه (کوههای سایان، آلتای، بایکال، پریموریه) به طور گستردهای شناخته شده است، اما هنوز بسیاری از مردم نمی دانند که مسکو و پتروپولوفسک-کامچاتسکی در یک عرض جغرافیایی قرار دارند. در مورد من، همیشه برایم جالب بود که فضاهای بزرگ شمال روسیه چگونه است. نام دریای لاپتف، شبه جزیره کولا، دریای بارنتس، تایمیر، چوکوتکا، یامال، دریای کارا از بچگی برایم جذاب بوده است.
هر منطقه یا منطقهای باید «شاعر» خود را داشته باشد. او چند عکس خوب میگرفت، چند کتاب منتشر میکرد و به زودی مردم تمایل شدیدی به دیدن آن مکان با چشمان خود داشتند. شبه جزیره یامال در شخص سرگئی انیسیموف “داستان” خود را دارد . و هنگامی که مرا به زیارت مکانهای مورد تجلیل خود دعوت کرد، دریغ نکردم.
شبه جزیره یامال بخشی از ناحیه خودمختار یامال-ننتس است که در هر دو طرف رودخانه اوب در وسیعترین قسمت آن درست قبل از جاری شدن به دریای کارا قرار دارد. چشم انداز یامال عمدتاً تندرا و مرداب است. جنگلها فقط در جنوب منطقه رشد میکنند. توسعه تولید گاز ویژگی کلیدی اقتصاد محلی است. مردم محلی (ننتس و خانتی) به گله داری و ماهیگیری گوزن شمالی مشغول هستند. سالخارد، پایتخت یامال، یکی از بزرگترین شهرهای این منطقه است. این شهر دنج با جمعیتی در حدود 50000 نفر است.
پرواز من از مسکو به سالخارد 3 ساعت طول کشید. در روز اول ورود من در یک نمایشگاه عکس محلی شرکت کردیم و عصر به رستوران غیرمعمول “یامال” رفتیم که روی انبوهی از پل روی رودخانه ساخته شده بود. ما هم تصمیم گرفتیم که دید شفق شمالی را هم در تور مجازی قرار دهیم، البته باید 30 کیلومتر از سالخارد دور میشدیم. علاوه بر رنگهای روشن که با نورهای شهر خراب نمیشوند، ما نیز آرزوی فضای جالب و اصیلتر را با چادرهای کوچک در پیشزمینه داشتیم.
هدف بعدی ما بازدید از رویدادی به نام “روز گله گوزن شمالی” در روستای آکسارکا بود. نمایندگان مردم محلی برای ارتباط، شرکت در تجارت و مسابقات به اینجا میآیند. و دومی فقط لحظه کلیدی کل رویداد بود، زیرا به برندگان مسابقات جوایز نقدی اهدا شد.
در کمال تعجب، مسابقه “چماق کشی” یک عمل پویا و چالش برانگیز بود، حتی فقط یک تقابل آهسته دو نفر بود: در حالت نشسته، آنها پاهای خود را به یکدیگر فشار دادند، یک چوب گرفتند و آن را کشید، هر کدام به سمت خود. اسکیهای چوبی سنتی همراه با نوعی پارو عجیب برای مسابقات اسکی استفاده میشد. اما نقطه برجسته کل روز مسابقه گوزن شمالی بود. همه شرکت کنندگان نتوانستند مسابقه را با موفقیت به پایان برسانند: چندین تیم به دلایلی کنار گذاشته شدند، بهنظر میرسید دیگران اصلاً عجله ندارند.
معلوم شد که اکثر گوزنهای شمالی «مدلهای» خوبی برای عکس گرفتن هستند. برای ساختن چند عکس خوب، تصمیم گرفتیم موقعیتی با نمای یک بشکه داشته باشیم که به عنوان نقطه عطف در یک دور عمل میکرد، درحالیکه سرگئی تصمیم گرفت درست درکنار بشکه بایستد. اما اولین سورتمه گوزن شمالی آنقدر هیجان زده بود و درگیر فرآیند “ژست گرفتن” بود که راه خود را گم کرد و بشکهای را که سرگئی در آن پنهان شده بود له کرد.
خوشبختانه سرگئی و دوربینش سالم و سلامت بودند. علاوه بر این، او موفق شد، بهنظر من، بهترین تصویر را از لبخند گوزنهای شمالی درست به دوربین بسازد.
پس از آن به بازدید از چام کمپینگها و مراتع گوزن شمالی رفتیم. ما میدانستیم که عکاسان فقط به کمپینگهای مخصوص عشایری دعوت میشوند که دنبال مسیرهای پرتغالی هستند. اما حتی هنگام سوار شدن بر یک وسیله نقلیه مخصوص کراس کانتری، چندین بار گیر کردیم. در پایان یک روز پرماجرا، بالاخره خودمان را دیدیم که در جنگلی نزدیک چند شهر ایستاده ایم. یکی از آنها محل اقامت شبانه ما بود. چادر با چوب گرم میشد، بنابراین ما در کیسه خواب خود احساس راحتی میکردیم. اما از طرفی چطور میتوانستیم بخوابیم درحالیکه امید به نور شمالی وجود داشت! اما آسمان ابری بود و ما اشتیاق خود را صرف عکس گرفتن از جرقههای داخل اجاق کردیم.
صبح با صاحبان به گله گوزنهای شمالی رفتیم. تصور کنید، چند هزار حیوان، چه منظره ای! در زمستان گوزنهای شمالی گلسنگ خوابیده در زیر برف را میخورند و هر از گاهی دامداران مجبور به تغییر مراتع خالی میشوند. روز به این ترتیب گذشت: سوار بر ماشین برفی و تعقیب گله. من با چندین گوزن شمالی “خانگی” که مانند سگ در غرفههای انبار نگهداری میشدند سرگرم شدم.
با تشکر از مالکان، دوباره در خودروی کراس کانتری خود نشستیم و راه برگشت را شروع کردیم. چندین روز در یامال واقعاً روشن و پرماجرا بود، علاوه بر این، من مطالب جالبی برای به اشتراک گذاشتن آورده ام.
عکس و متن از دیمیتری مویزینکو