صحرای گوبی، مغولستان

صحرای گوبی، مغولستان

گوبی یکی از بزرگترین بیابان‌های جهان است. نواری که بیش از 1500 کیلومتر از شمال چین تا مغولستان جنوب شرقی امتداد دارد، قلمرو بزرگ‌تر از مجموع بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و پرتغال را اشغال می‌کند – 1.3 میلیون کیلومتر مربع.

کلمه مغولی “Govi” به معنای “مکان بی‌آب” است، اما گوبی تنها بیابان نیست – زمین آن نسبتاً متنوع است. تپه‌های بلند شن‌های متحرک تنها 3 درصد از قلمرو گوبی را پوشش می‌دهند. بخش عمده‌ای از زمین‌های آن را دره‌های سنگی و رسی گسترده، دشت‌های عظیم، کوه‌های صخره‌ای زیبا، حوضه‌های وسیع با واحه‌های کمیاب، مناطق تپه ای، باتلاق‌های نمکی، دره‌ها اشغال کرده اند… آب و هوای گبی به شدت قاره‌ای است. تغییرات دمای متقابل فصلی بسیار زیاد است و می‌توان آن را با تغییرات “قطب سرما” در اویمیاکون، یاکوتیا مقایسه کرد. زمستان نسبتاً سرد (تا 50- درجه سانتیگراد) با وزش باد شدید و تابستان بسیار گرم است (تا +55 درجه سانتیگراد).

صحرای گوبی، مغولستان

مردم محلی بسیار دوستانه و کنجکاو هستند، همیشه آماده صحبت و کمک در هر شرایطی هستند. در عین حال، تقریباً همه آن‌ها – از جمله کسانی که در پایتخت، اولان باتور زندگی می‌کنند – به هیچ زبان خارجی، نه انگلیسی و نه روسی صحبت نمی کنند. به همین دلیل چند کلمه مغولی را یاد گرفته بودیم که زندگی ما را کمی آسان کرد: “Sain baina uu” – “سلام”، “Bayartai” – “خداحافظ”، “Bayarlalaa” – “متشکرم”، “Zügeer ee” – ” شما خوش آمدید، “Sain” – “خوب”.

صحرای گوبی، مغولستان

چند کلمه دربارهٔ غذاهای محلی: چنین مفهومی به عنوان “فست فود” (به معنای مستقیم آن) فقط در شهرهای بزرگ قابل مشاهده است. در مورد شهرها و روستاهای کوچکتر، در zoogiin gazar (کافه ها) و cajny gazar (غذاخانه) پخت و پز کمی طول می‌کشد: گوشت بریده می‌شود، سوپ آب پز می‌شود و مانتی درست در حضور شما ایجاد می‌شود. همه چیز خوشمزه و تازه است، اما آماده باشید یک ساعت و نیم برای صرف یک وعده غذایی صرف کنید.

راه صحرا راهی سخت و طولانی بود. بیش از یک هفته طول کشید تا نووسیبیرسک را ترک کنیم و به اولین مقصد اکسپدیشن خود رسیدیم – Khermen Tsav، از طریق بزرگراه چویا، بالا رفتن از گذرگاه‌ها و عبور از آبراهه ها.

در بیابان‌ها جاده‌ها به عنوان “جهت” در نظر گرفته می‌شوند. راستی، اگر ناوبری دارید، چرا باید راه کسی را دنبال کنید، اگر راه دیگری به سختی این راه باشد؟

صحرای گوبی، مغولستان

و یک ویژگی “ناوبری” دیگر: هیچ آدرس پستی در مغولستان وجود ندارد، برای تحویل آن‌ها از مختصات جغرافیایی – طول و عرض جغرافیایی استفاده می‌شود.

در مغولستان سفر با یک ماشین نسبتاً ناامن است: در صورت کوچکترین شکستگی یا خرابی در خطر رها شدن بدون هیچ کمکی هستید. در مورد سفر به برخی مناطق دورافتاده و ناهموار، توصیه می‌شود حداقل سه وسیله نقلیه آفرود مجهز داشته باشید.

در ابتدای دره، نمی‌توانید متوجه یک «درخت توگریک» پرشاخه‌ای نشوید که مسافران در آن «کمک‌های مالی» کوچکی – 100، 200 یا 500 توگریک – می‌گذارند. بوته‌های ضخیم ساکسول شروع به نمایان شدن می‌کنند. باید بسیار مراقب آن باشید: ساکسائول نسبتاً تیز است و به راحتی می‌تواند لاستیک‌های اتومبیل‌های ما را برش دهد.

درخت توگریک

پیدا کردن یک راه مناسب برای دره کار آسانی نبود – یک‌بار روی دیوار استراحت می‌کردیم و بار دیگر خود را در لبه یک صخره می‌دیدیم. حتی یک‌بار مجبور شدیم از یک فرمان تپه شنی بلند به غیرقابل تصور بالا برویم.

دره‌ای به طول 20 کیلومتر به نام Khernem Tsav (ترجمه شده به عنوان “صخره‌های تیز”)، با صخره‌های قرمز شیب دار ساخته شده از ماسه سنگ، با زیبایی فوق‌العاده خود خیره کننده است و به نوعی شبیه گرند کنیون معروف در کلرادو است. مانند تصاویر رورشاخ، هرکسی می‌تواند چهره‌های خود را در «معماری» دره ببیند: می‌تواند استوپاس بودا، یا کلیساهای مسیحی و هر دو دیوارهای مستحکم و مجموعه‌های باستانی شرقی باشد. یکی از «مجسمه‌های» فرسایش یافته نام «ابوالهول» را به خود اختصاص داده است.

ابوالهول، صحرای گوبی، مغولستان

در حالی که ما در کمپ در دره اقامت داشتیم، ناگهان طوفان شن شروع شد و باد شروع به وزیدن چادرهای ما کرد. این احساس می‌کرد که این ماسه ریز قرمز می‌خواهد به هر چیزی که می‌تواند نفوذ کند: فنجان، چادر زیپ‌دار، لنز دوربین. به محض اینکه این را دیدیم، در ماشین‌ها پنهان شدیم تا صبر کنیم تا تمام شود. تحقق این «نشستن و انتظار» نسبتاً ناامیدکننده بود: در چنین بادی ما نه تنها نتوانستیم پهپاد خود را به فضا پرتاب کنیم، بلکه حتی بیرون آوردن دوربین‌ها نیز مشکل بزرگی بود. شش ساعت بعد درست قبل از شب، معجزه‌ای رخ داد – طوفان متوقف شد و ما در نهایت موفق شدیم پهپاد را برای ایجاد چندین پانوراما به فضا پرتاب کنیم.

آنها محل زندگی حیوانات فسیلی باستانی را نشان می‌دهند. نکته این است که گوبی همچنین به دلیل یافتن تعداد زیادی دایناسور فسیل شده مشهور است. در سال 1925، اکسپدیشن موزه تاریخ طبیعی آمریکا در منطقه ماسه سنگی بایان زاگ تعداد زیادی بقایای دایناسور و حتی چندین تخم فسیل شده دایناسور را پیدا کرد. در سال 1946، اکسپدیشن شوروی آکادمی علوم تحت هدایت پروفسور یفرموف مکان حیاتی فسیل‌های دایناسورهای غول پیکر را در نمگت پیدا کرد – بزرگترین فسیل در دنیای قدیم. حدود 80 اسکلت از 60 گونه در مغولستان یافت شد که یک چهارم تعداد کلی دایناسورهای موجود در جهان است.

صحرای گوبی، مغولستان

در خور خرمن تساو مشغول عکاسی بودیم. در دوره کرتاسه، این مکان توسط تعداد زیادی از تری سراتوپس‌ها – دایناسورهای گیاهخوار چهار پا – زندگی می‌کرد. هنوز هم می‌توان فسیل آن‌ها را در این سرزمین‌ها یافت.

درست قبل از خروج ما از خرمن تساو، من به اندازه کافی “خوش شانس” بودم که گم شدم. بیش از یک ساعت در هزارتوها و گردنه‌های دره پرسه می‌زدم. تخیل من شروع به ایجاد چشم اندازهایی کرد که چگونه می‌توانم خودم فسیل شوم زیرا این مکان حتی توسط مغول‌ها به ندرت بازدید می‌شود. مجبور شدم رد پای خودم را دنبال کنم تا راه خروج را پیدا کنم. به لطف نبود باد، من به راحتی آن‌ها را پیدا کردم.

صحرای گوبی، مغولستان

مقصد بعدی ما یکی از دیدنی‌ترین مناظر گبی بود – Khongoryn Els که به «شن‌های آوازخوان» نیز معروف است. نوار عظیمی از تپه‌های ماسه‌ای که بیش از 180 کیلومتر امتداد دارد و ارتفاع آن تا 300 متر و عرض آن بین 3 تا 15 کیلومتر است.

با نگاهی به Khongoryn Els این احساس را دارید که یک ماشین بزرگ مقدار زیادی ماسه را به اینجا آورده و آن را با احتیاط در وسط صحرای سنگی قرار داده است، بنابراین مصنوعی به‌نظر می‌رسد. مکانی عالی برای کسانی که در دوران کودکی خود زمان کافی را در جعبه شن سپری نکرده اند. در مورد من،‌ای کاش یک اسنوبرد با خودم داشتم – دامنه‌های تند تپه‌های شنی فقط برای سر خوردن عالی هستند.

در گرگ و میش امواج باشکوه تپه‌های شنی به طور غیرعادی برجسته به‌نظر می‌رسند. این دنیایی است که در آن خطوط دقیق هستند، آن‌ها سمت تاریک و روشن را از یکدیگر تقسیم می‌کنند. اما اگر بخواهید می‌توانید روی یال راه بروید و این خط را بشکنید و خط الراس یک طرح کلی دیگر را تشکیل می‌دهد که مانند قبلی متمایز خواهد بود.

صحرای گوبی، مغولستان

مقصد نهایی ما در سفرمان، صخره‌های شنی بیان زاگ (ادبی “غنی در ساکسائول”) بود. به دلیل رنگ قرمز و نارنجی صخره‌های ماسه‌سنگ، اغلب به آن‌ها «صخره‌های شعله‌ور» نیز گفته می‌شود. در مقایسه با Khermen Tsav و Khongoryn Els، این مکان به راحتی از نزدیکترین شهرک Dalanzadgad – “پایتخت گبی” قابل دسترسی است. تنها چند ساعت طول می‌کشد تا از این شهر به آنجا برسید.

باد لایه‌های ماسه‌سنگ چند رنگ و خاک رس فشرده را فرسایش می‌دهد و در هنگام بارندگی، آب آن‌ها را می‌شوید. بدون بوته‌ها و علف‌های گاه به گاه، این منظره واقعاً یک منظره مریخی به‌نظر می‌رسد.

صحرای گوبی، مغولستان

همانطور که اشاره کردیم، در دهه 1940 یک اکسپدیشن بزرگ دیرینه شناسی به راهنمایی دیرینه شناس بزرگ و نویسنده داستان‌های علمی تخیلی ایوان یفرموف مشغول مطالعه این سرزمین‌ها بود. او این مکان را اینگونه توصیف می‌کند: “اما هنوز، در عصر، حداقل ده دقیقه قبل از غروب آفتاب، دره بهترین صحنه خارق العاده غیرقابل مقایسه را نشان داد. صخره‌های فرسایش یافته سازندهای ماسه سنگی باستانی با رنگ‌های قرمز روشن می‌درخشیدند. احساس می‌شد. و این پدیده را می‌توان به راحتی توضیح داد: پرتوهای غروب خورشید دیواره‌های قرمز حوض و ماسه سنگ‌های سارسن را روشن می‌کردند و دید نسبتاً واقع بینانه‌ای از “صخره‌های سوزان” ایجاد می‌کردند. احتمالاً این ” مناظر بیگانه الهام بخش این نویسنده علمی تخیلی برای خلق رمان «سحابی آندرومدا» شد. آن را؟ و اکنون شما نیز فرصتی دارید که با کمک پانورامای ما به این سرزمین‌های «فرا زمینی» اما همچنان خاکی سفر کنید.

عکس و متن از ماکسیم ناسکین

موارد مشابه:

صحرای گوبی، مغولستانصحرای گوبی، مغولستان
★★★★★ برای مشاهده و تماشای پخش آنلاین و دانلود رایگان صحرای گوبی، مغولستان بر روی لینک اشاره نمایید …صحرای گوبی، مغولستان