کاخ عمارت شاتو در دره لویر، فرانسه، قسمت 1
- سایر موارد
قلعهها و کاخهای باستانی یکی از شاخصترین ویژگیهای فرانسه است. همه دربارهٔ لوور شنیده اند: کاخ سلطنتی در پاریس که در ابتدا به عنوان یک قلعه ساخته شد و بعدها به یکی از بزرگترین موزههای جهان تبدیل شد. یا Chateau d’If – قلعه سابق که محل زندانی شدن کنت افسانهای مونت کریستو بود.
با این حال، دهها قلعه مشابه دیگر اما کمتر شناخته شده در فرانسه وجود دارد و هر یک تاریخ منحصربفرد و معماری برجسته خود را دارند. اما قلعههای دره لوآر از جذابیت خاصی برخوردار هستند: تعداد قلعههایی که تعداد آنها به قدری زیاد است که کل بخش 300 کیلومتری دره که از سالی-سور-لوار تا شالون-سور-لوار امتداد دارد را شامل میشود. در فهرست میراث جهانی یونسکو
بخش عمدهای از قلعههای لوآر در قرون وسطی ساخته شدهاند اما در دوره رنسانس بازسازی شدهاند، زمانیکه پادشاهان فرانسوی به این منطقه علاقهمند شدند و این مکان را برای اقامت خود انتخاب کردند. در طول جنگ جهانی اول برخی از قلعهها به عنوان بیمارستان نظامی عمل میکردند. و در طول جنگ جهانی دوم، قلعهها توانستند زنده بمانند، اگرچه در خط مرزی قرار داشتند و اکنون میتوانیم عظمت قلعه دره لوآر را به طور کامل ارزیابی کنیم.
سفر مجازی خود را با قلعههایی آغاز خواهیم کرد که سرنوشت آنها به نامهای زنانه مربوط میشود. یکی از آنها Château de Chenonceaux است که در نزدیکی روستای کوچکی به همین نام در بخش Indre-et-Loire در دره Loire واقع شده است. مردم معمولا آن را “قلعه بانوان” مینامند و دلیلی برای آن وجود دارد.
از قرن سیزدهم یک قلعه نظامی در اینجا وجود داشت، اما دو قرن بعد این زمینها توسط توماس بوهیر، اتاقدار سلطنتی خریداری شد، که قلعه را تخریب کرد تا یک اقامتگاه کاملاً جدید بسازد. اما روند ساخت آن تقریباً به طور کامل تحت نظارت همسرش بود، درحالیکه خود توماس به دلیل مأموریتش دائماً غایب بود.
در اواسط قرن شانزدهم، قلعه توسط فرانسیس اول پادشاه فرانسه از پسر Bohier گرفته شد، که از بازدید از این قلعه با خادمین خود لذت میبرد. در میان آنها پسرش، پادشاه آینده هنری دوم و یک اشراف زاده برجسته دایان دو پواتیه بودند.
رابطه هنری و دایان یکی از شناختهشدهترین داستانهای عاشقانه در جهان است (به ویژه، اساس رمان «دو دایانا» اثر الکساندر دوما شد). آنها اولینبار وقتی هنری شش ساله بود ملاقات کردند: یک دختر زیبای 25 ساله پسر را بوسید و او تصمیم گرفت برای همیشه و همیشه شوالیه او شود. هنری دوم حتی پس از ازدواج با کاترین دو مدیچی، اشتیاق خود را فراموش نکرد و با وجود 19 سال اختلاف سنی، همچنان محبت خود را به دایان نشان داد. در میان هدایای متعددی که به او داده شد، شاتو د چنونسو بود، بدون توجه به تمام قوانین مالکیت موجود.
معلوم شد که دایان صاحبخانه خوبی است: در سال 1551 کارهای نوسازی از جمله سازماندهی مجدد پارک و باغ میوه را آغاز کرد. به دستور او عمق رودخانه چر اندازه گیری شد و پل قوسی به سمت کرانه مقابل بر اساس نقشه معمار فیلیبر دول اورم ساخته شد.
اندکی پس از مرگ پادشاه هنری دوم، دایان مجبور شد قلعه را به همسرش بازگرداند. مالک زیر پس از مرگ کاترین دو مدیچی، لوئیز دو لورن-وادمون، همسر پادشاه هنری سوم بود. این بانو به طور گسترده به “ملکه سفید” معروف است: در سنین پایین بیوه شد و طبق یک سنت قدیمی در مدت دوازده سال لباس سفید عزا بر تن داشت. پس از مرگ او، قلعه به فرانسوا دو مرکور، همسر سزار دو واندوم، که فرزند نامشروع پادشاه بود، رفت. از آن زمان پادشاهان فرانسه Chenonceaux را ترک کرده بودند.
در سال 1733 این قلعه به یک سرمایه دار ثروتمند کلود دوپن فروخته شد. همسرش که به عنوان طرفدار هنر شناخته میشود، یک سالن ادبی در Chenonceaux افتتاح کرد. یک قرن بعد، قلعه توسط مادام پلوز خریداری شد که برای بازگرداندن ظاهر اولیه به قلعه، کارهای مرمتی را سفارش داد. امروزه Chenonceaux متعلق به خانواده Menier است که آن را در پایان قرن 19 خریداری کردند. این قلعه به طور کامل بازسازی شده و اکنون برای گردشگران باز است.
شاتو دو شورنی، واقع در کمون با همین نام در منطقه سولون، توسط هانری دوم به دایان دو پواتیه نیز داده شد، اما در مقایسه با Chenonceaux، به شکل اولیه خود باقی نمانده است. قلعهای که درحال حاضر میتوانیم ببینیم به طور کامل در نیمه اول قرن هفدهم به سبک اواخر رنسانس بازسازی شده است. این قلعه شبیه کاخ لوکزامبورگ در پاریس است، زیرا این پروژه به ژاک بوژیه – شاگرد سالومون دو بروس، که ایجاد اقامتگاه در پاریس را هدایت کرد، سپرده شد.
در آغاز قرن هفدهم یک درام شایسته شکسپیر در Chateau de Cheverny روی داد. هانری هوراولت، صاحب آن زمان قلعه، همسرش را با معشوقش گرفتار کرد. هانری پس از قتل معشوق، همسرش را مجبور کرد که مرگ را با سم یا تیغ انتخاب کند. او یک بطری سم را انتخاب کرد. پادشاه هنری چهارم که در آن زمان سلطنت میکرد، چنین مجازاتی را تایید نکرد و او را مجبور کرد که در داخل قلعه بماند، بدون اینکه امکان بیرون آمدن به دربار را داشته باشد. هانری با ماندن در داخل، موفق شد دوباره ازدواج کند و معشوقه جدید قلعه، مارگریت، از Cheverny مراقبت کرد. او کار مرمت و گسترش قلعه را آغاز کرد. در سال 1650 فضای داخلی قلعه توسط مارکیز دو لا مورینیر، دختر مارگریت و هانری تکمیل شد.
در سال 1802 شرایط خانواده هوراولت را مجبور به فروش ملک کرد، اما بلافاصله پس از جنگهای ناپلئونی آنها آن را پس گرفتند. در سال 1914، صاحبان Cheverny آن را به روی عموم باز کردند، یکی از اولین در فرانسه که این کار را انجام دادند.
تاریخچه Château de Villandry که در 15 کیلومتری شهر تور واقع شده است، چنین احساسات خشونت آمیزی را نشان نمی دهد، اما این کاخ بهتر از سایر قلعهها فضایی رمانتیک را ارائه میدهد.
در قرن دوازدهم، این سرزمینها قلعه کلمبیاها بود، اما چهار قرن بعد مالک جدید آن، ژان لو برتون، وزیر امور خارجه فرانسه در زمان پادشاه فرانسیس اول، تصمیم گرفت قلعهای با شکوه جدید بسازد که از دیگر قلعههای قرون وسطایی برتری داشته باشد. قدیمیترین ساخت و سازهای کلمبیا به استثنای برج اصلی (دونژون) تخریب شد و در سال 1536 ساخت قلعه جدیدی به سبک رنسانس آغاز شد.
به لطف یکی از صاحبان زیر، جروم بناپارت، برادر ناپلئون، قلعه تبدیل به یک قلعه باشکوه شد، زیرا باید با سلیقه امپراتور مطابقت داشت. اما خانواده کاروالو، که قلعه را در اوایل قرن بیستم خریداری کردند، سهم بزرگتری داشت. برای بازگرداندن ظاهر اولیه به Villandry، آنها پاساژها را بازسازی کردند و باغها را بازسازی کردند.
مجموعه باغ در سه سطح چیده شده است که هر کدام بالاتر از سطح قبلی قرار دارند. تراس پایین یک باغ آشپزخانه است، تراس بالایی توسط درختان میوه اشغال شده است و در بین آن “باغ عشق” وجود دارد که از نظر بصری سطح اول را ادامه میدهد. گلهای چهار تختی که در نزدیکی قصر قرار دارند بریده شدهاند تا تمثیلهای عشقی را شکل دهند. ماسکهای توپ و قلبهایی که با شعلههای آتش جدا شده اند نماد عشق پرشور هستند. طرفداران و رنگهای زرد نماد بیثباتی احساسات و بیوفایی است. قلبهای سوراخ شده با تیرها یادآور لطافت و حساسیت است. و در نهایت، عشق غم انگیز با تیغههای خنجر نشان داده میشود. در تابستان، گلها قرمز میشوند تا نمادی از خونریزی در دوئلها باشند.
تختخوابهای رنگارنگ، فوارهها، حوضها، مسیرهای هزارتویی و موارد دیگر – باغهای ویلندری نمونهای عالی از هنر منظره فرانسوی هستند. برای درک کامل طراحی سازندگان باید از بالا به آن نگاه کنید و پانوراماهای هوایی بهترین برای این منظور هستند.
اما سفر مجازی ما در امتداد دره لوآر تمام نشده است: دفعه بعد خواهید فهمید که رابطه بین قلعههای لوآر و لئوناردو داوینچی معروف چیست.
عکس های استاس سدوف و دیمیتری مویزینکو