برفراز شهر رم، ایتالیا
- سایر موارد
رم یکی از معروفترین و زیباترین شهرهای جهان است. همه شما این افسانه را شنیده اید که توسط دو برادر به نامهای رومولوس و رموس، پسران خدای مریخ که توسط یک گرگ بزرگ شده اند، تأسیس شده است. و سپس برادر اول دیگری را کشت و در همان مکان شهرک جدیدی تأسیس کرد. دوران عصر آهن و قلبهای بیرحم بود!
منشأ افسانه ناشناخته است. در واقع، رم، مانند بسیاری از شهرهای دیگر، توسط اتروسکها در قرن 8-9 قبل از میلاد تأسیس شد. تپههای پالاتین و کاپیتولین موقعیت بسیار استراتژیکی داشتند. علاوه بر این، رودخانهای تیبر وجود داشت که آب مردم را تامین میکرد.
طبق اسناد تاریخی، سقوط سلسله اتروسک به دلیل عدم خویشتن داری پسر پادشاه تارکین رخ داد. او به یک خانم لوکرتیا، بانوی جامعه بالا، بیاحترامی کرد، که منجر به خودکشی او شد. اقوام و دوستان لوکرتیا تنها از انتقام گرفتن از مجرم متوقف نشدند، بلکه شورش گستردهای را علیه حکومت اتروسک به راه انداختند.
بنابراین در سال 509 قبل از میلاد جمهوری معروف روم آغاز شد و هر روز بر اندازه و ثروت آن افزوده میشد. تاریخ بعدی رم، حتی به عنوان یک بازگویی کوتاه، چند صفحه با کوچکترین فونت طول خواهد کشید. جنگهای پونیک و پیروزی پیره، هانیبال و کارتاژ، گایوس جولیوس سزار و اسپارتاکوس، نرون و کالیگولا، مارک آنتونی و کلئوپاترا، سلسله فلاویان و کنستانتین کبیر. در واقع، در آن زمان زندگی کل اروپا حول محور امپراتوری روم میچرخید.
“همه راهها به رم منتهی میشوند”، “رم شهر ابدی است” – اگر در آن دوران باستان تصمیم میگرفتید با این جملات بحث کنید، هیچ کس شما را درک نمی کرد. تنها در قرن پنجم، زمانیکه رم توسط ویزیگوتها تسخیر شد و توسط خرابکاران غارت شد، جمهوری نفوذ خود را بر سایر نقاط جهان از دست داد. در نتیجه جنگهای خونین بعدی، روم ضعیفتر و ضعیفتر شد و تا اواسط قرن تنها کشوری که تحت کنترل آن بود ایتالیا بود.
با این حال، سقوط امپراتوری شهرت شهر را تحت تاثیر قرار نداد: شکوه آن خدشه دار نشد، بلکه شخصیت متفاوتی پیدا کرد. امروزه مناظر بیشماری از رم که در دوران افسانهای ساخته شده اند، گردشگران بسیاری را به خود جذب میکنند.
بیایید بگوییم که باید از امپراطور خونخوار نرون برای ساختن کلیسای جامع سنت پیتر در واتیکان ، همان جایی که پیتر رسول را اعدام کرد، تشکر کنیم. پانتئون در رم، که در دوران قدیم و جدید تولید شده است، اکنون یک مقبره ملی است. این بنا به عنوان “معبد همه خدایان” تولید شده است و به عنوان مقبره مورد استفاده قرارگرفته است: در میان کسانی که به خاک سپرده شده اند، نقاش بزرگ رافائل، پادشاه ویکتور امانوئل دوم، اومبرتو اول و افراد مشهور دیگر وجود دارد.
تپه کاپیتولین، به عنوان محل بنای شهر، “سیب اختلاف” بین برادران رومولوس و رموس بود. از زمان جنگهای پونیک، فروم روم مرکز زندگی سیاسی، مذهبی و اقتصادی رم بوده است. کولوسئوم ، منظره معروفی که در هر عکس از رم به پایان میرسد، توسط خانواده فلاویا افتتاح شد.
Piazza Venezia که بین کاپیتول و فروم واقع شده است، از زمان رومیان یک نقطه حمل و نقل اصلی بوده است. Piazza Navona یکی دیگر از میدانهای شهر است که به لطف گایوس جولیوس سزار تولید شده است. برای مدت طولانی از آن به عنوان یک ورزشگاه استفاده میشده است (از این رو نام اصلی یونانی آن است). زیبایی ساختمانهای اطراف آن را به نمونهای کامل از معماری باروک تبدیل کرده است.
Castel Sant’Angelo که به عنوان مقبره، اقامتگاه پاپ و یک زندان عمل میکرد، یکی از جالبترین موزههای رم است. این پل با پل Sant’Angelo به هم متصل میشود که بسیار باشکوه بهنظر میرسد و با صفحات مرمر پوشیده شده است. زمانی سرهای جنایتکاران اعدام شده را درکنار پل آویزان میکردند تا هشداری وحشتناک برای دیگران باشد.
فابریسیو پل دیگری است که جزیره تیبر را به ساحل چپ رودخانه تیبر متصل میکند. قدمت آن به سال 62 قبل از میلاد بر میگردد (البته طول آن 62 متر است که به سختی تصادفی است). Plaza de España به دلیل پلههایش معروف است که پلههای آن از سنگ تراورتن ساخته شده و توسط معمار فرانچسکو د سانکتیس در اواسط قرن هجدهم طراحی شده است.
فواره تروی، بزرگترین فواره شهر، یکی از معروفترین بناهای دیدنی رم است. در سال 1732-1762 ساخته شد و توسط معمار نیکولا سالوی به سبک باروک طراحی شد. این در مجاورت نمای Palazzo Poli است و آن را به یک مجموعه معماری واحد تبدیل میکند.
در طاقچه مرکزی کاخ نپتونی وجود دارد که روی صدف دریایی نشسته و توسط اسبهای دریایی و نیوتنها کشیده میشود. نقشهای تمثیلی در طاقچههای دو طرف نپتون قرارگرفته اند و در بالای آنها نقش برجستههایی وجود دارد. یکی از آنها دختری را به تصویر میکشد که سربازان رومی را به منبع اشاره میکند. در 19 قبل از میلاد قناتی تولید شده است که آب را از منبع به رم پمپاژ میکرد.
کمتر کسی پیدا میشود که به رم رفته باشد و سکهای را در فواره تروی نیندازد. این باور وجود دارد که یک سکه بازگشت شما را به پایتخت ایتالیا تضمین میکند، دو سکه شما را به سمت عزیزتان میبرد، سه سکه منجر به عروسی میشود، اما اگر میخواهید ثروتمند شوید باید چهار سکه بیندازید. در نتیجه، فواره تروی با حدود سه هزار یورو در روز و یک میلیون یورو در سال پر میشود!
به هر حال، رم شهر فواره ها، موزهها و میدانهایی است که در هر مرحله از مسیرتان میتوانید آثار و بناهای تاریخی را ببینید. ما امیدواریم که “پرواز” بر فراز رم با پانورامای ما به شما این فرصت را بدهد که از زیبایی و عظمت شهر ابدی لذت ببرید.
و اکنون اجازه دهید صحبت را به استانیسلاو سدوف بدهم، که برخی از برداشتهای خود را دربارهٔ این سفر بیان خواهد کرد.
اولین روز عکاسی ما در رم با یک حادثه شروع شد که به طور بالقوه میتوانست تمام برنامههای ما را خراب کند. مایلم از کمک پلیس ایتالیا در حل این موضوع تشکر کنم. اما بیایید از همان ابتدا شروع کنیم.
این اتفاق افتاد که دو هفته قبل از عکاسی برنامه ریزی شده بههمراه خانواده ام به ایتالیا آمدم. میخواستم چند هفتهای را در خیابانهای رم، بازدید از موزهها و مکانهای دیدنی مختلف بگذرانم، زیرا در طول عکاسی، من و دیما مویزینکو زمانی برای این فعالیتها نداریم.
دو هفته خیلی سریع گذشت و من خودم را در مسیر فرودگاه با قطار سریع السیر لئوناردو دیدم تا خانواده ام را از خانه خارج کنم. دیما عملا در همان زمان وارد رم شد، زیرا روز بعد باید از کولوسئوم عکس میگرفتیم. اما در همه سردرگمیهای خروج خانوادهام و ملاقات با همکارانم، کوله پشتیام را با تمام اسناد، کارتهای اعتباری و دوربین در واگن قطار گذاشتم: آن را در قفسه بالایی گذاشتم و هنگام خروج از قطار آنجا را فراموش کردم. این را زمانی فهمیدم که قطار قبلاً ایستگاه را ترک کرده بود.
من و دیما به ایستگاه پلیس فرودگاه رفتیم. پس از گوش دادن به داستان من، افسر وظیفه دربارهٔ شانس ما برای یافتن کوله پشتی گمشده بسیار مشکوک شد: یک کمون از افراد بیخانمان در ایستگاه مرکزی رم وجود داشت که قطارهای ورودی را برای یافتن چیزهای باقی مانده جستجو میکردند.
با این حال، وقتی به افسر گفتم با کدام قطار رفتم تا به آنجا برسم، او با راننده قطار تماس گرفت و از او خواست تا واگنهای قطار را برای یافتن کوله پشتی گمشده ام جستجو کند. تقریباً زمانی بود که قطار میخواست از مرکز رم به سمت فرودگاه حرکت کند. ده دقیقه بعد که انگار ابدیت بود، تلفن افسر زنگ خورد. پس از یک مکالمه کوتاه، او به من لبخند زد: “بهنظر میرسد روز شانس شماست، او کوله پشتی شما را پیدا کرد.”
لاکی حتی نیمی از آن را پوشش نمی دهد! پاسپورت، گواهینامه رانندگی، کارتهای اعتباری و دوربینی به ارزش بیش از 3000 دلار همگی در محل قرار داشتند. من و دیما از کمک پلیس فرودگاه تشکر کردیم و به سمت ماجراجویی رومی خود به مرکز شهر رفتیم. اما این داستان دیگری است.
متأسفانه نام افسر را به خاطر نمی آورم، اما یکبار دیگر از کمک او تشکر میکنم! بخشی از کارهای او در تور مجازی ما در رم وجود دارد.
عکس و متن استانیسلاو سدوف و دیمیتری مویزینکو