آبشار اژدها و کورتینا، ونزوئلا
- سایر موارد
در ماه مه سال 2011 دیما مویزینکو برای عکاسی از بلندترین آبشار جهان – آبشار فرشته – به ونزوئلا رفت. فیلمبرداری دو روز طول کشید و هم از نظر فنی و هم به دلیل آب و هوا بسیار پیچیده بود. دیما در راه بازگشت به خود آبشار فرشته، چند آبشار همسایه به شکل تپوی و کروی بر فراز معادن طلا شلیک کرد. اکنون ما بخش اول عکسبرداری را نشان میدهیم – یک تور مجازی در ونزوئلا در اطراف آبشار فرشته، آبشار اژدها و کورتینا و همچنین بر روی معادن طلا.
و اکنون نویسنده میگوید:
چندین سال است که ما درحال عکاسی پانورامای هوایی از مشهورترین و خارقالعادهترین آبشارهای جهان هستیم: ایگوازو در برزیل و آرژانتین، ویکتوریا در زامبیا و زیمباوه، آبشار سیاه در ایسلند…
و البته، زمانیکه فرصت خرید بلیط ونزوئلا، جزیره مارگاریتا (مکه برای موج سواران و کیترها) را پیدا کردم، با کرایه پایین، سالتو آنجل (آبشار فرشته) مکانی شد که دسترسی به آن آسان بود. و این واقعیت که بالاترین در جهان است مشهود است!
ارتفاع کل آبشار 979 متر و ارتفاع آبشار بیپایان 807 متر است. ارتفاع پاییز آنقدر زیاد است که قبل از رسیدن به سطح آب با قطرات ریز پاشیده شده و تبدیل به مه میشود.
شایان ذکر است که ونزوئلا کشوری منحصربفرد است. علاوه بر هوگو چاوز و قیمت نفت (باک یک وسیله نقلیه آفرود پر از بنزین تقریباً 3.30 دلار هزینه دارد) تپویی نیز وجود دارد.
تپویها نوعی کوههای منظره عجیب با قلههای مسطح هستند و در سراسر جهان به «کوههای رومیزی» معروف هستند (شاید به این دلیل که مانند یک میز صاف هستند). فقط تصور کنید: در جنگلهای عمیق، صخرههایی به ارتفاع 1 کیلومتر با دیوارهای عمودی و قلههای صاف وجود دارد. به همین دلیل است که پس از هر بارندگی، آب در آنجا جمع میشود و سپس به آبشارهای متعدد تبدیل میشود. آبشار فرشته تنها یکی ازآنها است اما با بالاترین ارتفاع آب که تقریباً 1 کیلومتر است. از همان کوه Auyantepui رودخانههای پر جریانتر به پایین میریزند اما ارتفاع سقوط عمودی آنها حداکثر 200-300 متر است.
در همان زمان یک مشکل وجود دارد: در یک فصل گرم و خشک، آبشار فرشته به یک جریان آب نازک تبدیل میشود و در فصل بارانی برعکس – به یک آبشار واقعی. اما آب و هوا در آنجا به قدری متغیر است که تماشای یک ماه بعد از فرشته ممکن است برای دیدن و لذت بردن از همه زیباییهای آن سخت باشد…
این فصل خشک است اما به من گفتند که اخیراً باران آمده است و من فرصتی برای دیدن آبشار واقعی داشتم. نمیتونستم وقت تلف کنم!
درست در نزدیکی آبشار (در پارک ملی Canaima) هیچ هلیکوپتر چارتری وجود ندارد بلکه فقط جتهای سبک کوچک وجود دارد. به همین دلیل از روز اول اقامتم در جزیره مارگاریتا، در تلاش بودم تا چیزی را پیدا کنم. آبشار فرشته در طبیعت وحشی ونزوئلا قرار دارد و فقط از طریق هوا یا رودخانه قابل دسترسی است. در روز سوم اقامتم شماره تلفن شرکتی را پیدا کردم که با معادن طلا سر و کار دارد و یک هلیکوپتر بل-206 در ناوگان خود دارد. در 100 مایلی آبشار واقع شده است. و برای دوستان عزیز روسی امکان تهیه دستگاه برای بازدید از آبشار در صبح کاملاً وجود دارد.
خوب، فقط برای اینکه از جزیره مارگاریتا به آنجا برسم، مجبور شدم دو هواپیما را عوض کنم، از رودخانه اورینوکو عبور کنم و سپس 8 ساعت رانندگی کنم…
روز اول ساعت 7 صبح پرواز کردیم و ساعت 8:15 پای فرشته ایستاده بودیم. هلیکوپتر در نزدیکی یک کمپ فرود آمد که نقطه شروعی برای تورهای پیاده روی به سمت آبشار است. با سقوط یک کیلومتری به پایین، آب تبدیل به اسپری میشود و روی زمین ابری از مه آب وجود دارد و رودخانه از جایی ظاهر میشود که سپس به پایین میریزد…
آنجا درهای هلیکوپتر را بر میداریم. ماشین آماده راه اندازی بود، اما تمام آسمان بالای کوه Auyantepui، که فرشته از آن جاری است، پوشیده از ابرها بود، اگرچه خود آبشار آزادانه دیده میشد.
تصمیم گرفتم پرواز کنم و آنجا منتظر بمانم. پیدا کردن سکویی برای فرود آمدن در میان صخرههای فراوانی که بالای کوه میز را پوشانده بود، سخت بود. در کنار آبشار، هر از چند گاهی در طول ساعت، آسمان تا حدودی آبی میشد، اما دوباره پوشیده از ابر میشد.
به طور غیر منتظره در عرض پنج دقیقه ابری از پایین ظاهر شد و ما در آن لحظه در مه غلیظی ایستاده بودیم. چندین ساعت مه آنقدر غلیظ بود که یک خلبان نه تنها از شلیک خودداری کرد، بلکه حتی فکر پرواز را هم نکرد. قله کوه گیر کردیم…
بالاخره تا ظهر آسمان در دره ما را آبی بهنظر آورد و پرواز کردیم. یک شکاف پیدا کردیم و به سمت کمپ پرواز کردیم. پس از فرود آمدن و آماده شدن برای بازگرداندن درها، آبشار را که انگار به ما مسخره میکند، دوباره قابل مشاهده است!
اگرچه ابرهای بالای کوه Auyantepui هنوز وجود داشتند، من تصمیم گرفتم در نور فعلی از کرهها عکس بگیرم. در نتیجه، عکسهای روز اول که از هر نقطه برنامهریزی شده گرفته شده بود، اگرچه بدون نور خورشید اما با قسمتهایی از ابر و مه موفق بودند.
عصر، پیشنمایشهای پانوراما را دوختم، اما هنوز هیچ احساسی از انجام کار نداشتم.
روز دوم تصمیم گرفتم دوباره فرشته را ببینم. آن روز پرواز خود را از روستای معدنچیان به نام «88 کیلومتر» آغاز کردیم. در فاصله 1 ساعت پرواز از آبشار قرار دارد.
آسمان تاریک بود اما هیچ کس نمی دانست هوا در 90 مایلی دورتر از آنجا، نزدیک آبشار چگونه است. ساعت 8 صبح که نزدیک کمپ رسیدیم آبشار اصلا دیده نشد. حتی دیوار Auyantepui کاملاً با ابرهایی پوشیده شده بود که از هیچ جا ظاهر میشدند
در ساعت 10 صبح توانستیم نیمی از آبشار را ببینیم، در ساعت 11 بالای آن ظاهر شد. فکر کردم ایده خوبی است که با یک ابر در وسط آبشار شلیک کنم و دستور دادم به بالا پرواز کنم.
دوربین دوم را پایین گذاشتم، روی سه پایه با یک تله شی، تا هلیکوپتر را در پس زمینه فرشته شلیک کنم.
دوربین به گونهای برنامه ریزی شده بود که به طور خودکار با فواصل 5 ثانیهای از آبشار عکس بگیرد.
آسمان بالای سرمان خاکستری بود. در حالی که داشتیم بالا میرفتیم و به آبشار نزدیک میشدیم، دوباره بالای آن در مه ناپدید شد… اما، به هر حال، من کره را ساختم… با رفتن به دایره دوم، احساس کردم مشکلی در دوربین وجود دارد. در واقع، شاتر شکست خورده بود. مجبور شدیم به پایین پرواز کنیم، دوربین را عوض کنیم و … دوباره منتظر بمانیم.
ناگهان، آسمان شروع به روشن شدن کرد و در ساعت 12:30 تقریباً تمام آسمان به جز فرشته و قلههای کوه Auyantepui آبی شد که گویی قانون مورتی است. سپس تصمیم گرفتم حداقل از آبشارهای همسایه عکس بگیرم. ما دور آبشار بسیار زیبایی با نام ترسناک اژدها که 300 متر ارتفاع دارد پرواز کردیم و سپس با دو آبشار به ارتفاع 200 متر به سمت Salto Cortina حرکت کردیم. و از آن مکان دیدم که ابر از بالای فرشته خارج میشود. سریع برگشتیم بعد از چند دقیقه مه ناپدید شد و من شروع به عکسبرداری به فرشته از بالای آن کردم.
در ساعت 1 بعدازظهر فقط قسمت بالایی وقتی که قسمت پایین در سایه بود روشن میشد. 15 دقیقه طول کشید. توانستم 800 متر از بالا، در امتداد جویبار، تا پا به پایین پرواز کنم و حدود یک دوجین گوی شلیک کردم تا اینکه دوباره مه ظاهر شد. روی زمین، در کمپ، درحالیکه خلبان درب هلیکوپتر را روشن میکرد، برگشتم و دیدم ابر بعدی آبشار را کاملاً پوشانده است… این همان راهی بود که طبیعت به مدت دو روز یک ربع ساعت به ما لطف داشت. !
در راه بازگشت بر فراز معادن طلا پرواز کردیم. پس از هماهنگیهایی با خلبان، سرانجام با پرداخت هزینهای ناچیز موافقت کرد که با درب هلیکوپتر باز در اطراف مینها پرواز کند، اگرچه از قبل به من اطلاع داد که اگر کسی فیلمبردار را ببیند، میتوانیم اسلحه را ببینیم.
یا معدنچیان طلا به دلیل هوای گرم (40 درجه بالای صفر) در جنگلهای مرطوب خسته شده بودند یا باران همراه با رنگین کمان آنها را مجبور به رفتن کرد، به هر حال هیچکس توجهی به ما نکرد و ما به سلامت به پایگاه بازگشتیم.
این پایان فیلمبرداری پیچیده ما از آبشار فرشته – بلندترین آبشار جهان بود.
نوشته و فیلمبرداری شده توسط دیمیتری مویزینکو