سفر به گرینلند
- سایر موارد
ما یک سال و نیم است که برای این اکسپدیشن آماده میشویم. این همان مقداری است که باید یکی از معدود قایقهای تفریحی کلاس یخی را رزرو کنید که جرأت میکنند به گوشههای دورافتاده آبدرههای پر از یخ گرینلند برسند. ما درحال برنامه ریزی برای کشف بزرگترین و یکی از سختترین آبدرهها – Scoresby Sund بودیم.
یک باند هواپیما در امتداد ساحل Scoresby Sund وجود دارد. این توسط یک شرکت تولید نفت ایالات متحده در دهه 1970 ساخته شد. آمریکاییها پس از آگاهی از تمام مشکلات اکتشاف نفت قطب شمال، قبل از شروع کار از این توسعه کناره گیری کردند. باند فرود با قیمتی مقرون به صرفه به دانمارکیها – “استادان” واقعی گرینلند فروخته شد. قرار بود پس از پرواز از ایسلند در این پایگاه هوایی فرود بیاییم، سپس به سطح دریا برویم و با قایق تفریحی خود که از بریتانیا میرسد ملاقات کنیم.
چندین ساعت قبل از حرکت ما، انگلیسیها از طریق ماهواره به ما گزارش دادند که شرایط یخ اجازه نمی دهد به اسکورزبی برسند و با وجود همه تلاشها مجبور به تسلیم شدن شدند. “این ایمیل به هیچ وجه باعث وحشت شما نمی شود، اما همانطورکه در پیوست،، شرایط درحال حاضر به ما اجازه ورود به Scoresby Sund را نمی دهد. من امروز یک تصویر ماهوارهای از شرایط را بههمراه تصویری از این ضمیمه کرده ام. سال گذشته”. این تصویر به وضوح نشان میدهد که پوشش یخی چگونه خلیج را مسدود میکند، حتی اگر در طول 30 سال گذشته تا ماه ژوئیه تنها چند کوه یخ جدا شده باقی بماند.
نمی توان گفت که کاملاً برای این سناریو آماده نبودیم. چند روز قبل انگلیسیها با ارسال تصاویر ماهوارهای از وضعیت یخبندان در منطقه ما را نگران کرده بودند.
آخرین باری که چنین اواخر تابستان در گرینلند رخ داد 30 سال پیش بود. با این حال ما به بهترینها امیدوار بودیم …
این پیام به این معنی بود که برنامههای ما به طور کامل متوقف شدهاند، زیرا پرواز به باند فرودگاهی که در سواحل خالی گرینلند واقع شده بود، منطقی نبود – بدون قایق تفریحی، ما به سادگی جایی برای رفتن نداشتیم. .
بنابراین، ما هیچ جا نمی رفتیم. تنها چیزی که میرفت برنامههای ما بود – یعنی مستقیم به جهنم.
پس از اتصال ماهوارهای برنامه ریزی شده ما با تیم انگلیسی، متوجه شدیم که شب گذشته تقریباً برای آنها یک فاجعه به پایان رسیده است. قایق بادبانی هنگام حرکت بین کوههای یخ با دید ضعیف وارد تله یخ شد و تقریباً در یخ سنگین گیر کرد. مارک، کاپیتان قایق، گفت که رسیدن به اسکورزبی در 3-4 روز آینده امکان پذیر نخواهد بود.
“ما تسلیم نخواهیم شد” – این تصمیم ما بود و بنابراین به قایق تفریحی دستور دادیم که به ایسلند برود، بهجای آبدرههای غربی.
مارک گزارش داد: «48 ساعت دیگر آنجا خواهیم بود».
ما نمی خواهیم کسی در میانه یک تابستان کوتاه بدون رزرو قبلی هتل خود را در ایسلند بیابد. در اوج فصل توریستی یافتن اتاقی در هتل یا خوابگاه یا ماشین اجارهای در دسترس تقریبا غیرممکن بود. در گروه ما 12 نفر بود…
ما فقط به خاطر روابطی که فرد پس از سالها سفر ایجاد میکند نجات یافتیم. Bragy Ragnarsson توانست معجزه کند، مشکلات لجستیکی ما حل شد و ما به سفری به آبدرههای غربی رفتیم و دو روز کامل را به عکاسی و کاوش در زمین جدید اختصاص دادیم.
بعد از رسیدن به آبدرهها بالاخره با قایق بادبانی خود ملاقات کردیم و سفر قایقرانی ما آغاز شد!
در طول هفته بعد با قایقهای موتوری بادی شنا کردیم که روی امواج تا ارتفاع چند فوتی میپریدیم، روی صخرههای پوشیده از علفهای دریایی پیاده شدیم، در چادرها خوابیدیم، از دکل بالا رفتیم، بادبانها را سوار کردیم و در اتاق آشپزی یک سوپ کوفته پختیم. درحالیکه طوفان شش درجهای درحال لرزیدن است.
در نهایت، ما موفق شدیم به گرینلند برسیم، اما این یک داستان کاملا متفاوت خواهد بود.
ما برای آن میجنگیدیم و پیروز شدیم و عکسهای فوقالعادهای به خانه آوردیم!
داستان و عکسهای مایک ریفمن، پانوراما از دیمیتری آرهیپوف